پرندهاي نادر، شبحي بيصدا، خاکستريرنگ و رازآلود به نام کَگو Kagu ؛ پرندهاي بيپرواز، درخشان در سادگي، و استثنايي در ويژگيهايش.
به گزارش هفت چشمه به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ شايد هيچگاه فرصت پيدا نکنيم که در جنگلهاي مرموز کالدونياي گام برداريم، اما اگر کسي پا در اين سرزمين سبز بگذارد، شايد سايهاي محو و ساکت را ميان درختان ببيند؛ شبحي بيصدا، خاکستريرنگ و رازآلود. اين موجود، در واقع پرندهاي نادر به نام کَگو Kagu است؛ پرندهاي بيپرواز، درخشان در سادگي، و استثنايي در ويژگيهايش.
بوميان اين مجمعالجزاير دورافتاده در اقيانوس آرام جنوبي، کَگو را شبح جنگل مينامند. اما آنچه او را واقعاً از ديگر پرندگان جهان متمايز ميکند، تنها رنگ و ريختش نيست؛ بلکه ويژگي فيزيولوژيکي کاملاً منحصربهفردي است که در هيچ پرندهي ديگري ديده نشده است.
ويژگي خاص کَگو، شاخکهاي بيني اوست؛ ساختارهايي ظريف و پوستي که بهمانند دو دريچه، سوراخهاي بينياش را در مواقع نياز ميپوشانند. واژهي علمي اين پرنده، Rhynochetos jubatus، نيز ريشه در همين ويژگي دارد: ترکيبي از واژههاي يوناني براي «بيني» (rhyno) و «شاخک» (chetos).
پژوهشگران معتقدند اين شاخکها به کَگو کمک ميکنند تا هنگام جستوجو در ميان برگهاي خيس و خاکگرفتهي جنگل، از ورود ذرات ريز و گلولاي به دستگاه تنفسياش جلوگيري کند. طعمههاي او اغلب حشرات، کرمها، حلزونها و مارمولکهاي کوچک هستند؛ و همين سبک زندگي زميني، دليل تکامل چنين ساختاري شده است.
متأسفانه، اين پرنده در شرف انقراض است. اما نه بهخاطر تغييرات طبيعي، بلکه بهدليل فعاليت انساني. در اواخر قرن نوزدهم، مهاجران اروپايي که وارد کالدونياي جديد شدند، کَگوها را براي پرهاي تزييني تاجيشکلشان شکار کردند؛ پرهايي که در آن دوران زينت کلاههاي فاخري ميشدند. اين روند، جمعيت کَگو را در مدت کوتاهي به مرز نابودي رساند.
هرچند آن مد گذرا رو به پايان رفت، اما تهديدها متوقف نشد. سگهاي ولگرد و ديگر شکارچيان وارداتي، و همچنين تخريب زيستگاههاي طبيعي، عواملي بودند که همچنان جمعيت اين پرنده را کاهش دادند. امروز تخمين زده ميشود که تنها ۶۰۰ تا ۲ هزار کَگو در طبيعت باقي ماندهاند.
تلاشهايي که به بار نشستهاند
اما داستان کَگو، فقط روايتي غمانگيز نيست. دهههاست که تلاشهاي حفاظتي و برنامههاي تکثير در محيطهاي حفاظت شده، بهطور پيوسته پيگيري شدهاند. در پارک طبيعي ريوير بلو (Rivière Bleue) براي مثال، در سال ۱۹۸۴ فقط ۶۰ کَگو شناسايي شده بود. امروز، تعداد آنها به بيش از ۱۰۰۰ پرندهي زنده و فعال رسيده است.
مسئول پروژه گفته است: «امروز در بخشهايي از جنگل، جفتهاي تازهاي از کَگوها شکل گرفتهاند. جمعيت آنها بهطور پيوسته در حال افزايش است و چشمانداز اميدوارکنندهاي داريم.»

کَگو تنها بهخاطر ناتواني در پرواز يا شاخکهاي بينياش خاص نيست. اين پرنده با پرهاي خاکستري يکدست، تاجي بلند بر سر و رفتاري متين، حضوري بيصدا و دلنشين در دل جنگل دارد. برخلاف بسياري از پرندگان، صداي خاص و متمايزي توليد ميکند و اغلب بهصورت جفتهاي نر و ماده هميشگي زندگي ميکند؛ با پيوندي عاطفي پايدار.
اين پرندهي خشکيزي، از معدود پرندگانيست که بهطور بومي فقط در يک نقطه از جهان – کالدونياي جديد – يافت ميشود. و همين موضوع، مسئوليت انسان را براي حفاظت از اين پرنده دوچندان ميکند. اگر کَگو از بين برود، با او نهتنها يک گونه، بلکه يک بخش از ميراث طبيعي کرهي زمين از دست ميرود.